از وقتی لرزش گوشی، قلبم را لرزاند و صدای پدرم به من فهماند تو پر گشودی و آسمانی شدی، روی همه لحظات من نحسی سایه افکند و ... امروز سیزدهمین سال از نبودنت پایان یافت، همه این سالها، ماه ها، روزها و لحظات مهمترین بودنِ زندگیِ من، نبودن تو است و ... جایِ خالی تو، تنها جایِ خالیِ زندگیِ من است که برای آن هیچ گزینه مناسبی وجود ندارد و ... مادرم، نبودنت دردی است که درمانش مرگ است و زخمی است که هر وقت به آن عمیق می نگرم خونابه اش از چشمانم سرازیر می شود و ...
تاراج نامه: درد دلی با سایه ام...
ما را در سایت تاراج نامه: درد دلی با سایه ام دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : epandarid بازدید : 153 تاريخ : دوشنبه 26 اسفند 1398 ساعت: 16:22